تازه ها
درآمدزایی عملیاتی در باشگاههای ایران

مؤلفان: امین کریمیان، مجتبی لطفی
تعداد صفحات : 80 صفحه
نوبت چاپ : اول
سال نشر : 1399
قیمت : 50.000 تومان

توضیحات کتاب :

سخن ناشر

خاطرم هست كه سالها پيش سخنران سمينار بازاريابي ورزشي بودم. در آنجا برخي نكات را عنوان كردم از جمله درباره‌ي باشگاه بارسلونا و دلايل موفقيت آن. يكي از اين دلايل، حضور مدير بازاريابي در رأس مديريت باشگاه بارسلونا بود. موضوعي كه هم‌اكنون در ورزش ايران، و باشگاههاي ورزشي ايران هنوز نيز در افق ديد دست‌دركاران ورزشي قرار ندارد. درباره‌ي موفقيتهاي باشگاه بارسلونا توضيحات كاملتر را در كتابي اثر اينجانب ببينيد كه با عنوان "دلايل كاميابي برندهاي برتر جهاني" چاپ و منتشر شد.
جالب است بدانيد كه كار اصلي مك‌دونالد نيز فروش ساندويچ نبوده و نيست. كار اصلي مك‌دونالد، فروش ملك است. مك‌دونالد در جاهايي كه زمين و ملك ارزان است، انتخاب كرده و خريداري مي‌كنند. بخشي از زمين براي فعاليتهاي مك‌دونالد تجهيز و راه‌اندازي و شروع به‌كار مي‌كند. پس از مدتي به‌دليل شهرت و آوازه‌ي برند، اين زمينها گران شده و به‌فروش مي‌رسد. پس اين مك‌دونالد است كه قيمتها را بالا برده تا هجوم خريد زمينها نيز صورت گيرد.
چيزي كه من در صنعت ورزش ديدم آن است كه باشگاههاي بزرگ نظير بارسلونا، درآمد اصلي‌شان از طريق بليت‌فروشي نيست. درآمد اصلي از پرورش بازيكن و فروش بازيكن است، تبليغاتي كه به‌باشگاه مي‌دهند، اسپانسرهايي كه با اشتياق به‌سراغ باشگاه مي‌آيند تا نام برندشان بر روي پيراهن بازيكنان قرار گيرد و...
با اين توجه، فقط "فوتبال" نيست، اين صنعت اقتصاد ورزش است كه باشگاههاي بزرگ دنيا بخوبي به اين موضوع يعني درآمدزايي پرداخته‌اند.
علاقه‌مندم خاطره‌اي را از سالهاي نسبتاً دور بگويم؛ سال 1990 كه تيم ملي فرانسه در جام‌جهاني فوتبال، اول شد. بعد از پايان بازي، مردم تا پاسي از شب به جشن و پايكوبي مشغول بودند. به نوشته‌ي روزنامه‌ها و اخبار منتشره تا فردا ظهر جمعيت مشتاق همچنان سرگرم شادماني و سرور در خيابانها بودند.
وقتي امريكايي‌ها دليل اين همه پايكوبي و شادي را پرسيدند، پاسخها تقريباً اين بود كه در جام‌جهاني فوتبال اول شديم. امريكايي‌ها مي‌گفتند اين ما بوديم كه "اول" شديم. پاسخ‌دهندگان از اين همه كم‌خبري، بي‌اطلاعي و انكار امريكايي‌ها متعجب بودند كه چگونه اين خبر جهاني تا اين حد از نگاه امريكايي‌ها، دگرگون شده و تحريف شده است.
امريكايي‌ها گفتند فيلمهاي شادي و شادماني را بياوريد. مي‌بينيد كه در يك دست "مك‌دونالد" و در دست ديگر، كوكاكولا در دستان فرانسوي‌ها است. اين يعني ما برنده‌ايم؛ چون به فروشي كم‌نظير دست يافته‌ايم. امريكايي‌ها به فرانسوي‌ها گفتند كه ورزش در خدمت اقتصاد است. سياست در خدمت اقتصاد است. و از نگاه امريكايي، مذهب نيز در خدمت اقتصاد است.
به‌عنوان معلم بازاريابي كه سالهاست مشاور بسياري از شركتهاي بزرگ، متوسط و كوچك اقتصادي بوده و هستم، دو صنعتي كه در اين 30 سال اخير بررسي كردم كه بيشترين اشتغالزايي دارد عبارتند از:
1-    صنعت ساختمان
2-    صنعت ورزش

اين دو صنعت وقتي به راه مي‌افتند، بخش عظيمي از صنايع مختلف را به راه مي‌اندازند. در صنعت ورزش كه عبارت است از ساخت ورزشگاه، آماده‌سازي زمين چمن، صندلي، پوشاك، تبليغات تلويزيوني دور زمين، تا خدمات متنوع نظير روانشناسي ورزش، مربيگري و...
در كمال تأسف بايد بگويم كه در كشور ما ورزش را هنوز به‌عنوان يك صنعت نشناخته‌ايم. ازاين‌رو، كتاب حاضر مي‌تواند اين بينش و آگاهي را تقويت كند.
نكته‌ي آخر اينكه، ما در صنعت ورزش همانند بسياري از امور ديگر در كشورمان، هنوز اسير مهارتهاي فني هستيم. مهارت فني يعني اينكه وقتي مي‌خواهيم مديرعاملي را براي باشگاهي انتخاب كنيم، در پي افرادي هستيم كه سابقه‌ي ورزشي داشته باشند.
اين نگاه و نگرش در ساير فعاليتها نيز هست. وقتي مي‌خواهيم وزير بهداشت انتخاب كنيم، در جستجوي پزشك و جراح حاذق هستيم.
هنوز انتقادهايي نظير اينكه فلان شخص حتي يك عكس با شورت ورزشي ندارد، چگونه مي‌تواند تيم‌داري يا باشگاه‌داري كند، موردپسند مسئولان و ورزش‌دوستان قرار دارد و به آن بها مي‌دهند. اين در حالي است كه قرار نيست اين فرد، بازيكن انتخاب كند، قرار نيست كه خودش در زمين، بازي كند.
مهارت فني حداكثر در بهترين حالت، 15 درصد از مهارتهاي يك مديرعامل را تشكيل مي‌دهد. 50 درصد مهارتهاي بينشي است. بينش اداره كردن يك باشگاه، بينش اقتصاد، مديريت، بازاريابي، روانشناسي و... موضوعات مهمي است كه ما همچنان به آن كم بها مي‌دهيم. 35 درصد مهارت ارتباطي و حسي هستند كه فرد بتواند با مجموعه‌ي وسيعي از سازمانها، نهادها و مراكز مختلف تصميم‌گير بتواند رضايت آنان را براي فعاليتهاي اصلي باشگاه‌داري برانگيزد.
خبر خوشحال‌كننده آن است كه نويسندگان اين كتاب، خود به‌عنوان دست‌دركاران جامعه‌ي ورزش حرفه‌اي در ايران، در اين اثر كوشيده‌اند دانش و تجربه‌ي سالها تلاش در ورزش ايران را تقديم خوانندگان بويژه اهالي ورزش كنند.
كوشش‌شان تحسين‌برانگيز است و بديهي است كه با اهتمام فعالان عرصه‌ي ورزش مي‌توانيم در آينده‌اي نزديك شاهد رونق هر چه بيشتر صنعت ورزش در ايران باشيم.