تازه ها
از سنگ تا لعل (مروری بر خاطرات یک کارآفرین) جلد اول

گردآورنده و تألیف: یوسف داودی
تعداد صفحات : 211 صفحه
نوبت چاپ : اول
سال نشر : 1399
قیمت : 50.000 تومان

توضیحات کتاب :

 

تأسیس پالایشگاه، تجهیز و راه‌اندازی، و در نهایت، بهره‌برداری از آن یک اَبَرپروژه است برای مردم عادی.

 

متخصصان فنی بویژه مدیران ارشد اجرایی که از نزدیک دستی بر آتش دارند، بیش از دیگران می‌دانند که تأسیس پالایشگاه به تنهایی چندین اَبَرپروژه یا مگاپروژه است که از لحظه‌ی آغاز تا مدیریت هر یک از این اَبَرپروژه‌ها که در هم تنیده‌اند، به دانایی، تجربه، سختکوشی، و بیش از همه به ظرفیتهای چندوجهی توأم با شکیبایی نیازمند است.

 

کوشش فراوان مؤلف این کتاب که بخشی از آن در جلد نخست کتابِ از سنگ تا لعل آمده است، قابل تحسین است. علاقه‌مندم بر این تحسین قلبی‌ام، شجاعت خطر کردن مؤلف کتاب را تحسین کنم که در انبوه فراوان اقدامات داخلی و خارجی، کوشیده‌اند تا تجربیاتشان را به نگارش و تدوین در بیاورند!

 

خاطرم هست که 10 تا 12 سال پیش، همکارانم ایده‌ی درخشانی آوردند که گفت‌وگویی با مدیران موفق ایرانی داشته باشیم و حاصل آن در مجله‌ی "توسعه مهندسی بازار" چاپ و منتشر شود. پس از تماسهای فراوان، بسیاری از مدیران با شنیدن گفت‌وگو و مصاحبه، با خوشرویی، و گاه بی‌اعتنایی، هر یک پس از دیگری، از این گفت‌وگوها پرهیز کردند.

 

پس از مدتها، خبر خوشحال‌کننده‌ای رسید که یکی از مدیران با شنیدن درخواست‌مان، پاسخ مثبت خود را برای گفت‌وگو اعلام کردند. اما درست در روز مصاحبه، تماس گرفتند و عنوان کردند که حاضرند دومین نفر باشند! شرط‌شان ساده بود. با محبت و مهربانی گفتند: پس از مصاحبه‌ی اولین مدیر، حاضرند که این گفت‌وگو صورت بگیرد. نتیجه نیز از قبل کاملاً آشکار بود: هیچ مدیری حاضر نشد!

 

وقتی جداگانه در نشستهای صمیمی با هر یک از مدیران، خودمانی صحبت شد، اعلام کردند که کدام آدم عاقلی حاضر است با گفته‌های خودش به مدیران دولتی از بیمه، تأمین‌اجتماعی، مالیات، شهرداری و ... سند در اختیارشان قرار دهد. درباره‌ی رقبا، همکارانمان، تأمین مواد از خارج از کشور، گرفتن تسهیلات از بانک، پرداخت بموقع و رهایی از جریمه‌های ریز و درشت آن، نگرانی زیادی نداریم!

 

سالهاست به‌عنوان یک کارآفرین در رادیو و تلویزیون، در فضای مجازی، سمینارها و کارگاهها، در کلاسهای تدریس‌ام می‌گویم که آقای رئیس‌جمهور، مدیران و سازمانهای دولتی به تنهایی و یک‌تنه توانسته‌اند بخش خصوصی را به زانو دربیاورند تا جایی که هیچ نیازی به امریکا و تحریمهای آن نداریم!

 

تصور کنید در این وانفسای دشواریها، مدیری حاضر شده است خطر کند و به عبارت بهتر آبرویش را در کف دست قرار دهد و بخشی از تجربیاتش را برای یک مگاپروژه‌ی غول‌پیکر به رشته‌ی تحریر درآورد! درست یا نادرست، از لحظه‌ای که این خاطرات و خودنوشته‌ها قابلیت انتشار می‌یابد، برخی منصفانه و گاه بسیار غیرمنصفانه، ترجیح می‌دهند که لغزشها را مطرح کنند.

 

چنین کاری نیکوست و قطعاً مؤلف این کتاب و تیم مدیریتی او نیز با جان و دل پذیرای چنین نقد و نظرهایی هستند. دلیل آن نیز پر واضح است. مؤلف کتاب، سعی کرده است بی‌پروا هر آنچه را که لازم است، خودش در اختیار دیگران قرار دهد.

 

به ‌نظرم معدودند انسانهای باظرفیت که بی‌واهمه خود را در معرض افکار عمومی، ارزیابی و داوری قرار می‌دهند. قدرت این افراد، افزون بر کوشش آنها در خلق و آفرینشهای پرعظمت‌شان، در قدرت روحی آنان است.

 

جملگی می‌دانیم تحسینها در کشور ما برای کارهای درخشان کم است. اما نیش و کنایه‌ها، ملامت‌ها و گلایه‌ها بسیار.

 

چه خوب است مرهمی باشیم بر تمامی کوششهای درخشانی که در این 12 سال، مؤلف و تیم مدیریتی وی به سرانجام رسانده‌اند و قدردانشان باشیم بر این کار سترگ که برای تحقق آن، شب و روز را به هم دوختند، و 12 سال خستگی‌ناپذیر، کاری کردند کارستان. خاطرم هست که در هنگام مطالعه‌ی این کتاب، و کوششهای طاقت‌فرسای مؤلف این کتاب، به یاد امیرتیمور و مورچه افتادم.

 

مؤلف این کتاب بی آنکه خم به ابرو بیاورد، لحظه‌ای از کوشش نایستادند و هر بار پس از شکست، بار دیگر خود را در معرض آزمونهای سخت و دشوارتری قرار می‌دهند. اینچنین است که شعر حافظ را با خود نجوا کردم که:

 

فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست

 

کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد

 

مطالعه‌ی صفحات این کتاب نشان از آن دارد که ایشان و همراهان همدل ایشان، بزرگوارانه اما در نهایت تواضع، شیردلانه در جستجوی به ثمر رساندن و تحقق این مگاپروژه‌ی بزرگ یعنی تأسیس پالایشگاه پتروشیمی مسجد سلیمان بوده‌اند.

 

اکنون کاری با عظمت به پایان رسیده است، می‌توان این کار را نظاره کرد، اشکالات آن را مورد بررسی قرار داد و از آن آموخت؛ یعنی همین کاری که مؤلف کتاب، خود پیشقدم شده و خود را در معرض آزمون سختِ ارزیابی و داوریهای چندوجهی قرار داده است.

 

علاقه‌مندم این پیشنهاد را صاحبنظران مورد توجه قرار دهند که: این پروژه‌ی تأسیس پالایشگاه، تجهیز و راه‌اندازی، و در نهایت، بهره‌برداری از آن به‌عنوان یک پروژه‌ی مطالعاتی در مراکز علمی و دانشگاهها بررسی و تدریس شود.

 

شایسته است صمیمانه از مؤلف این کتاب قدردانی کنم که 12 سال را پر توش و توان برای اقدامی بزرگ به انجام رسانده‌اند.